وقتی رهبرانقلاب با دل‌ پُر خدمت امام می‌رفت

رهبر معظم انقلاب در خاطره ای به بیان واکنش امام خمینی نسبت به اعتراض ها علیه عملکرد بنی صدر پرداختند و ضمن تاکید بر صبر و دوراندیشی امام (ره) به رفتار پر محبت ایشان اشاره کردند و فرمودند :  در زمان ریاست جمهورى بنى‏صدر، وقتى مأیوس شدیم از اینکه امام حرف ما را در باره‏ى آقاى بنى‏ صدر قبول بکنند، خدمت ایشان رفتیم. ما یکى‏یکى مى‏رفتیم، چند نفرى مى‏ رفتیم، نوشته ا‏یى مى‏گفتیم، زبانى مى‏گفتیم. من یک‏بار خدمت امام رفتم و صریحاً گفتم من به این نتیجه رسیده‏ام که چون دیگر نمى‏شود با آقاى بنى‏صدر برخورد بکنیم، من به همان روش قبل از انقلاب باید عمل بکنم. ما قبل از انقلاب حرفهایى مى‏زدیم، که وقتى کسى در آن حرفها مى‏اندیشید، موضعى نسبت به آن دستگاه پیدا مى‏کرد. من به ایشان گفتم مجبورم الآن حرفهایى بزنم، که وقتى کسى درباره‏ى آن‏ها اندیشید، موضعى علیه آقاى بنى‏صدر بگیرد.

 امام نگاه کردند و تبسمى کردند و هیچ‏چیز نگفتند. در آن زمانها، گاهى مى‏شد که من با دل پُر خدمت امام مى‏رفتم؛ اما وقتى مى‏آمدم، به رفقا مى‏گفتم که امام دستى به سر و صورت ما کشیدند و لقمه‏ى حلوایى با لطف و نگاه خودشان در دهان ما گذاشتند، ما را رها کردند؛ بعد که مى‏آمدیم، باز در سخنرانى خودشان مى‏گفتند: آقاى رئیس‏جمهور، آقاى بنى‏صدر! یعنى همان، همان بود! ایشان مصلحت مى‏دیدند؛ چون بالاخره ایشان حکیم بودند. امام یک حکیم به معناى واقعى بود؛ یعنى واقعاً پشت دیوار و پشت حجاب را مى‏دید، که ماها قادر نبودیم آن را ببینیم. ایشان چیزهاى خیلى ریزترى از آنچه که در حد دید ما بود و هست، مى‏ دید.

جمله ای از امام خمینی (ره) در مورد تبلیغات انتخابات مجلس شورای ا

هدف از انتخابات در نهایت حفظ اسلام است.

اگر در تبلیغات حریم مسائل اسلامى رعایت نشود، چگونه منتخب حافظ اسلام مى‏شود؟

امام خمینی (ره)

آیت الله بهجت و رهبری

حجت الاسلام فقیهی اصفهانی از اساتید حوزه علمیه قم  :

یکی از رفقا ما به نام آقای رجالی ، که خیلی رفت و آمد داشت از قدیم با حضرت آیت الله بهجت و درس ایشان را خیلی شرکت می کرد و خیلی آدم با صفا و سالم و خوبی است، ایشان چند مورد از ایشان را برای ما نقل می کرد .

یکی اینکه می گفت ، آیت الله بهجت ، به این راحتی هر کسی را راه نمی دادند برای ملاقات ، آن هم برای ملاقات های طولانی و این حرف ها .

ولی آیت الله خامنه ای مرتب خدمت آیت الله بهجت می رسیدند و این ها یک رابطه صمیمی داشتند . زیاد و به طور مخفیانه آقا می آمدند قم و می رفتند خدمت آیت الله بهجت .

یکی از زمان هایی که ایشان می گفت زمان ملاقات این دو بزرگوار بوده است ، سحر بود دو ساعت مانده به اذان صبح . ایشان می گفت که آیت الله خامنه ای گاهی سحر می آمدند . در آن موقعیت حساس می آمدند خدمت آیت الله بهجت و می رفتند . خوب این نشانه علاقه شدید آیت الله بهجت به مقام معظم رهبری است که در این موقع شب و سحر آقا را می خواستند و با هم بودند و صحبت می کردند .

حاج آقا صدیقی هم که خوب تو مراسم آیت الله بهجت نقل کردند که چقدر آقا برای سلامتی آیت الله خامنه ای نذر می کردند و گوسفند نذر می کردند و کارهایی انجام می دادند . خوب این باز نشانه شدت علاقه بود به آقا .

بعد چیزی که نقل کردند این که شش ماه قبل از فوت آیت الله بهجت ایشان فرموده بودند که : " آقا را بگویید بیایند اینجا با ایشان کار دارم " .

آقا را خواسته بودند و آیت الله خامنه ای آمده بودن این جا قم . صحبت هایی با هم داشتند از جمله آیت الله بهجت فرموده بودند : " خطری به سمت شما دارد می آید و من این خطر را احساس می کنم و من آن چه باید برای شما انجام بدهم ،

برای سلامتی شما انجام داده ام (حالا نذر باشد یا هر چیز دیگر) " .

و فرموده بودند : " خودتان هم هر کاری می توانید انجام بدهید " .

البته کاملش را حاج آقای صدیقی روی منبر نگفتند .

ولی بعدها یکی از دفتری های آیت الله بهجت  که اطلاع داشتند و کامل تر گفتند .

گفتند چند روزی گذشت و باز دوباره حضرت آیت الله بهجت گفتند که : " آیت الله خامنه ای را بگویید یک نفر بفرستند من با ایشان کار دارم " . حاج آقا محمدی گلپایگانی را آیت الله خامنه ای فرستادند پیش آیت الله بهجت .

آیت الله بهجت دومرتبه تأکید کردند: "که من برای سلامتی شما هرکاری می توانستم انجام دادم . خودتان هم یک کاری انجام بدهید " . برای بار دوم بعد از چند روز این تأکید را آیت الله بهجت داشتند که به واسطه آقای محمدی گلپایگانی به آقا خبرش رسید و خود آیت الله خامنه ای هم هرکاری باید انجام بدهند انجام داده بودند .

آقازاده آیت الله بهجت نیز می گفت که یک موقعی آیت الله خامنه ای تشریف آوردند قم ، بعد آیت الله بهجت فرمودند : " همه از اطاق بروند بیرون " . حالا هر کس می آمد ملاقات آیت الله بهجت ، پسر آقا و بعضی های دیگر هم حضور داشتند .

بعد می گفت : یک موقعی آیت الله خامنه ای که آمدند ، آیت الله بهجت فرمودند : " هیچ کسی نماند ، همه بروند بیرون من با آقا حرف خصوصی دارم " و بعد تا مدتی با هم بودند و به طور خصوصی و ما همه رفته بودیم بیرون از اطاق ، این قدر با هم صمیمی بودند .

اسامی کاندیدهای تایید صلاحیت شده حوزه رودبار

1.مهندس حکیمی 

2.آقای اکبر زاده 

3.دکتر مرشدی 

4.آقای خسرو قربانی

5.آقای مهرداد چگینی

6.اقای علی اسماعیل پور

7. اقای حسین بکیان

8. اقای عبدالله امیری

9. اقای نقی بیگی

کلام گوهربار امام امت برای کاندیدهای مجلس

امام:اگر برای رسیدن به هواهای نفسانی شخصی خود در این وادی پا نهاده اید این راه شیطان است واگر برای رضایت خدا وملت این راه خداست. 

حال باید دید کدامین راه برای این کاندیدها مطرح بوده ان شاالله دومین راه را انتخاب کنند.

اسامی کساتی که فکر میکنند میتونن نوکر مردم باشند

لیست نامزدهای ثبت نام شده برای نهمین دوره ی انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه شهرستان رودبار زیتون18نفر می باشد.

  1. علی اسماعیل پور
  2. رضا اکبرزاده
  3. حسین بکیان
  4. نقی بیگی
  5. عبداله پورآقایی
  6. عطاء اله حکیمی
  7. رضا کاظمی
  8. فرامرز گلشنی
  9. مهرداد گودرزوند چگینی
  10. محمد صالح ضیایی
  11. مهران محبی
  12. جلال مرتضوی
  13. محمدرضا مرشدی
  14. صمد مرعشی
  15. ضرغام مهرگانفرد
  16. محمدرضا هاشمی
  17. ایرج نظامیوند
  18. فرامرزعطایی

ماده 50 – هیأت های اجرایی مراکز حوزه های انتخابیه موظفند حداکثر ظرف ده روز پس از پایان مهلت ثبت نام با توجه به نتایج بدست آمده از بررسی های لازم در محل و با استفاده از نتایج اعلام شده توسط وزارت کشور صلاحیت داوطلبان در رابطه با صلاحیت های مذکور در این قانون را مورد رسیدگی قرار داده و نتیجه را کلاً به هیأت های نظارت اعلام نمایند.

شاخصهای مکتب سیاسی امام

من مى‏خواهم روى مکتب سیاسى امام تکیه کنم. مکتب سیاسى امام نمى‏تواند از شخصیت پُرجاذبه‏ى امام جدا شود. راز موفقیت امام در مکتبى است که عرضه کرد و توانست آن را به‏طور مجسم و به‏صورت یک نظام، در مقابل چشم مردم جهان قرار دهد. البته انقلاب عظیم اسلامى ما به‏دست مردم به پیروزى رسید و ملت ایران عمق توانایى‏ها و ظرفیت فراوان خود را نشان داد؛ اما این ملت بدون امام و مکتب سیاسى او قادر به چنین کار بزرگى نبود. مکتب سیاسى امام میدانى را باز مى‏کند که گستره‏ى آن حتّى از تشکیل نظام اسلامى هم وسیع‏تر است. مکتب سیاسى‏یى که امام آن را مطرح و براى آن مجاهدت کرد و آن را تجسم و عینیت بخشید، براى بشریت و براى دنیا حرف تازه دارد و راه تازه پیشنهاد مى‏کند. چیزهایى در این مکتب وجود دارد که بشریت تشنه‏ى آنهاست؛ لذا کهنه نمى‏شود. کسانى که سعى مى‏کنند امام بزرگوار ما را به عنوان یک شخصیت متعلق به تاریخ و متعلق به گذشته معرفى کنند، در تلاشِ خود موفق نخواهند شد. امام در مکتب سیاسى خود زنده است، و تا این مکتب سیاسى زنده است، حضور و وجود امام در میان امت اسلامى، بلکه در میان بشریت، منشأ آثار بزرگ و ماندگار است.
مکتب سیاسى امام داراى شاخصهایى است. من امروز چند خط از خطوط برجسته‏ى این مکتب را در این‏جا بیان مى‏کنم. یکى از این خطوط این است که در مکتب سیاسى امام، معنویت با سیاست در هم تنیده است. در مکتب سیاسى امام، معنویت از سیاست جدا نیست؛ سیاست و عرفان، سیاست و اخلاق. امام که تجسم مکتب سیاسىِ خود بود، سیاست و معنویت را با هم داشت و همین را دنبال مى‏کرد؛ حتّى در مبارزات سیاسى، کانون اصلى در رفتار امام، معنویت او بود. همه‏ى رفتارها و همه‏ى مواضع امام حول محور خدا و معنویت دور مى‏زد. امام به اراده‏ى تشریعى پروردگار اعتقاد و به اراده‏ى تکوینىِ او اعتماد داشت و مى‏دانست کسى که در راه تحقق شریعت الهى حرکت مى‏کند، قوانین و سنت‏هاى آفرینش کمک گار اوست. او معتقد بود که: «وللَّه جنود السّماوات و الأرض و کان اللَّه عزیزاً حکیما». امام قوانین شریعت را بستر حرکت خود مى‏دانست و علائم راهنماى حرکت خود به‏شمار مى‏آورد. حرکت امام براى سعادت کشور و ملت، بر مبناى هدایت شریعت اسلامى بود؛ لذا «تکلیف الهى» براى امام کلید سعادت به‏حساب مى‏آمد و او را به هدفهاى بزرگِ آرمانى خود مى‏رساند...
شاخص دوم، اعتقاد راسخ و صادقانه به نقش مردم است؛ هم کرامت انسان، هم تعیین‏کننده بودن اراده‏ى انسان. در مکتب سیاسى امام، هویت انسانى، هم ارزشمند و داراى کرامت است، هم قدرتمند و کارساز است. نتیجه‏ى ارزشمندى و کرامت داشتن این است که در اداره‏ى سرنوشت بشر و یک جامعه، آراء مردم باید نقش اساسى ایفا کند. لذا مردم‏سالارى در مکتب سیاسى امام بزرگوار ما - که از متن اسلام گرفته شده است - مردم‏سالارىِ حقیقى است؛ مثل مردم‏سالارى امریکایى و امثال آن، شعار و فریب و اغواگرىِ ذهنهاى مردم نیست
شاخص سوم از شاخصهاى مکتب سیاسى امام، نگاه بین‏المللى و جهانىِ این مکتب است. مخاطب امام در سخن و ایده‏ى سیاسى خود، بشریت است؛ نه فقط ملت ایران. ملت ایران این پیام را به گوش جان شنید، پایش ایستاد، برایش مبارزه کرد و توانست عزت و استقلال خود را به‏دست آورد؛ اما مخاطب این پیام، همه‏ى بشریت است. مکتب سیاسى امام این خیر و استقلال و عزت و ایمان را براى همه‏ى امت اسلامى و همه‏ى بشریت مى‏خواهد؛ این رسالتى است بر دوش یک انسان مسلمان. البته تفاوت امام با کسانى که براى خود رسالت جهانى قائلند، این است که مکتب سیاسى امام با توپ و تانک و اسلحه و شکنجه نمى‏خواهد ملتى را به فکر و به راه خود معتقد کند. امریکایى‏ها هم مى‏گویند ما رسالت داریم در دنیا حقوق بشر و دمکراسى را توسعه دهیم. راه گسترش دمکراسى، کاربرد بمب اتم در هیروشیماست؟! توپ و تانک و جنگ‏افروزى و کودتاگرى در امریکاى لاتین و آفریقاست؟! امروز هم در خاورمیانه این همه دغل بازى و فریبگرى و ظلم و جنایت به چشم مى‏خورد. با این وسایل مى‏خواهند حقوق بشر و رسالت جهانى‏شان را گسترش دهند! مکتب سیاسى اسلام فکر درست و سخن نوى خود را با تبیین در فضاى ذهن بشریت رها مى‏کند و مثل نسیم بهارى و عطر گلها در همه‏جا مى‏پیچد...
شاخص مهم دیگر مکتب سیاسى امام بزرگوار ما پاسدارى از ارزشهاست، که مظهر آن را امام بزرگوار در تبیین مسأله‏ى ولایت‏فقیه روشن کردند. از اول انقلاب اسلامى و پیروزى انقلاب و تشکیل نظام اسلامى، بسیارى سعى کرده‏اند مسأله‏ى ولایت‏فقیه را نادرست، بد و برخلاف واقع معرفى کنند؛ برداشتهاى خلاف واقع و دروغ و خواسته‏ها و توقعات غیرمنطبق با متن نظام سیاسى اسلام و فکر سیاسى امام بزرگوار. این‏که گاهى مى‏شنوید تبلیغاتچى‏هاى مجذوب دشمنان این حرفها را مى‏پراکنند، مربوط به امروز نیست؛ از اول، همین جریانات و دست‏آموزها و تبلیغاتِ دیگران این حرفها را مطرح مى‏کردند....
آخرین نکته ‌ای که به عنوان شاخصه ی مکتب سیاسی امام عرض می کنم مسئله عدالت اجتماعی است عدالت اجتماعی یکی از مهمترین و اصلی ترین خطوط در مکتب سیاسی امام بزرگوار ماست. در همه ی برنامه‌های حکومت –در قانونگذاری و در اجرا و در قضا-باید عدالت اجتماعی وپرکردن شکافهای طبقاتی- مورد نظر و هدف باشد.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) 14/3/1383

آرمان های بزرگ امام

آرمانهاى بزرگى که امام(ره) بیان مى‏کردند، عبارت بود از: مبارزه با استکبار جهانى، حفظ اعتدال قاطع در خط «نه شرقى و نه غربى»، اصرار فراوان بر استقلال حقیقى و همه‏جانبه‏ى ملت - خودکفایى به معناى کامل - پافشارى فراوان و تمام‏نشدنى بر حفظ اصول دینى و شرع و فقه اسلامى، ایجاد وحدت و همبستگى، توجه به ملتهاى مسلمان و مظلوم دنیا، عزت بخشیدن به اسلام و ملتهاى اسلامى و مرعوب نشدن در مقابل قدرتهاى جهانى، ایجاد قسط و عدل در جامعه‏ى اسلامى، حمایت بى‏دریغ و همیشگى از مستضعفان و محرومان و قشرهاى پایین جامعه و لزوم پرداختن به آنها. همه‏ى ما شاهد بودیم که امام در این خطوط، مصرانه و بدون تعلل، حرکتش را ادامه داد. ما باید راه و اعمال صالح و حرکت مداوم او را دنبال کنیم.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت نخست وزیر، هیئت وزیران 17/3/1368

امام ، علمدار اسلام ناب محمدی(ص)

امروز هم در دنیا اسلامى که با ظلم و زورگویى درافتد و چپاولگرى و فساد را محکوم کند، وجود دارد. این اسلام باید در انتظار دشمنى ابرقدرتها و امریکا و صهیونیستها و کمپانیهاى غارتگر عالم و سلاطین فاسد و رؤساى مفسد امروز دنیا باشد.
روزى که ما پشت سر امام عزیز و علمدار اسلام ناب، شعارهاى اسلام واقعى را مطرح مى‏کردیم، مى‏دانستیم که دشمنها و قدرتها و ابرقدرتها در مقابل ما صف‏آرایى مى‏کنند. در صدر اسلام هم همین‏گونه بود. آن روزى که یهودیها و منافقان و کفار و مشرکان، اطراف مدینه‏ى پیامبر را محاصره کردند و جنگ احزاب و خندق را به وجود آوردند، مؤمنین واقعى گفتند: «هذا ما وعدنااللَّه و رسوله»؛ این، چیز تازه‏یى نیست. خدا و رسولش به ما گفته بودند که بدها و شریرها و فاسدها علیه شما همدست خواهند شد. بنابراین، آنها چون صدق وعده‏ى الهى را دیدند، ایمانشان قویتر شد.
هرجا که اسلام واقعى آشکار شد، اگرچه قدرتهاى خبیث و پلید در مقابل آن صف‏آرایى کردند، اما انسانهاى پاک و دلهاى مطهر و روحهاى صاف و فطرتهاى پاک و ناآلوده، با همه‏ى توان و وجود از آن حمایت کردند. چرا ده میلیون انسان عزادار در ایام رحلت امام(ره) گرد پیکر مطهر آن بزرگوار جمع شدند و آن‏گونه بر سر و سینه‏ى خود مى‏زدند؟ چرا صدها میلیون مسلمان در سرتاسر عالم، به خاطر درگذشت یک انسان، این‏طور عزادار و داغدار شدند؟ محبوبیت امام ما به خاطر چه بود؟ جواب، یک کلمه است: به خاطر اسلام. خود آن بزرگوار این نکته را به ما یاد داد و خود او به ما فهماند و تأکید کرد که به خاطر اسلام، خدا دلها را متوجه انقلاب و رهبر و ملت ایران کرد.
آن چیزى که به پاها و دلهاى شما قوّت داد، تا بتوانید راههاى طولانى را طى کنید و به این‏جا بیایید، اسلام ناب و مدافع مظلوم و ناسازگار با ظالم بود. این اسلام است که دلها را جذب و جمع مى‏کند و نیرویى عظیم و شکست‏ناپذیر به وجود مى‏آورد. راز اصلى همین نکته است، که ما باید آن را درست درک کنیم و همیشه به یاد داشته باشیم.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت روحانیون و مسئولان و مردم استانهای فارس، هرمزگان، شهرهای قزوی، تاکستان و .... 21/4/1368